مسیح جلالِ پدر را آشکار کرد
دوست عزیزم،
متاسفانه، بسیاری از افراد نداشتنِ پدر رو در زندگی تجربه کردن. مثلن در دوران کودکی، پدرشون رو از دست دادن یا پدرشون سرپرستیِ اونا را به عهده نگرفته یا حتا پدرشون رو هرگز ندیدن و نمیشناسن. به همین خاطر برای بسیاری از افراد دشوار و پیچیده به نظر میرسه که خداوند رو بعنوان پدرِ آسمانی بشناسن و مثل یه پدر او رو صمیمانه دوست داشته باشن. با این حال، کلیدِ تمامِ شفاها در دستِ خدای پدر هست و زمانی که او مسیح رو بر روی زمین فرستاد، خداوند خودش رو به عنوانِ پدر آشکار کرد.
در انجیل یوحنا ۱۴: ۷، الوهیت پدرِ آسمانی اینطور به تصویر کشیده میشه:
” اگر مرا میشناختید پدر مرا نیز میشناختید، از این پس شما او را میشناسید و او را دیدهاید.”
پس هر بار که گرمای وجود مسیح رو حس کردی و دستِ نیرومند او رو در کارهات دیدی، یعنی با خدای پدر روبه رو شدی!
در واقعِ، مسیح با هر اونچه که بر روی زمین گفت و انجام داد، قلبِ پدرِ آسمانی رو آشکار کرد.
داستانِ “زنِ زناکار” رو به یاد بیار:
خداوند عیسا در مقابلِ کسانی که اون زن رو متهم می کردن نه تنها از او دفاع کرد بلکه او رو بخشید. هر که بیشتر بخشیده شد، بیشتر مفهومِ فیضِ خداوند و رستاخیزِ مسیح رو درک کرده و میتونه مطابقِ خواستِ دلِ پدر، او هم با دیگران همین کار رو بکنه.
دوست عزیزی برای تیمِ ما اینطور نوشته:
“دوران کودکی برای من بسیار گیج کننده بود، فکر میکردم مادرم منو دوست نداشته. چون او من رو به خواهر بزرگترش سپرد تا بزرگم کنه و هرگز برای پس گرفتن من برنگشت. هرگز اجازه نداد تعطیلات رو با او بگذرونم. من پدرم رو هم هرگز نشناختم و چیزی در مورد او نمیدونستم. همهی این اتفاقات برای من بسیار سنگین بود و از همه سنگینتر این بود که کسی رو نداشتم که با او حرف بزنم. بعدها در زندگی انتخابهای بد زیادی داشتم که باعثِ درد و رنجِ بیشتر من شد.
اما یه روز دعا کردم و از خدا خواستم که منو از همهی اینا نجات بده و خدا رو شکر میکنم که صدای قلبم رو شنید و من رو از تمامِ آشفتگیهایی که برای خودم ایجاد کرده بودم نجات داد، او بخشش دیگران رو بهم یاد داد و حالا زندگی برای من بسیار معنادارتر و شیرین تر از گذشته هست.”
امروز ازت دعوت میکنم که،
بدون ترس به قلب خداوند عیسا نزدیک شو. هر بار که بهت آرامش داد، زخم ها و دردهات رو شفا داد و به این ترتیب حضورِ پُر از فیض و محبتِ او رو در زندگیت دیدی، به یاد بیار که خداوند جانش را برای تو داد تا از بندگی و اسارتهای امروز آزاد باشی. خداوند با اشتیاق منتظره که تو با انتخابهای دُرست، او رو به زندگیت دعوت کنی تا طعمِ شیرینِ زندگی در حضور پدر رو بِچشی و ببینی که حقیقتن خداوند نیکوست!
حالا چند لحظه چشمات رو ببند و این جمله رو با خودت تصور کن و بگو:
” عشقی که پدرم به من داره، کلیدِ شفابخشِ همهی دردها و رنجهای منه.”
آمین!