به خاطر عشق به تو، خدا انسان شد
دوست عزیز،
تصور کن برای لحظهای، یک پرنده زیبا در قفسی تنگ، چشم به آسمان دوخته و آرزوی لمس بیکران آزادی را دارد. ما، عاشقان طبیعت، همواره در دل خود آرزوی آزادی بیپایان را داریم. اگر توانایی داشتیم تا همهٔ پرندگان را به اوجهای آزادی بفرستیم، آیا حاضر بودیم برای این کار به یک پرنده تبدیل شویم و به جای آنها در قفس قرار بگیریم؟ آیا میپذیرفتیم تمام امتیازهای انسان بودن، از عشق گرفته تا خانواده، از یادگیری تا تجربههای شیرین زندگی را فدای پرواز در آسمانها کنیم؟
عیسی دقیقا همین کار را برای ما کرد. با تبدیل شدن به انسان، نهایت عشق خود را به ما نمایان ساخت. او به خاطر ما، پیوند بیواسطه و عمیقش با پدر را محدود کرد تا بتواند ما را آزاد سازد.
تجسم، این واقعیت شگفتانگیز است که خدا به شکل انسان درآمد. وقتی عیسی در آخور متولد شد، این خدای بینهایت بود که در کالبد یک نوزاد انسان به دنیای ما میآمد.
یوحنا ۱ آیه ۱۴ بیان میکند:
»کلمه انسان شد و در میان ما ساکن گردید. ما جلالش را دیدیم، جلالی شایستۀ پسر یگانۀ پدر و پُر از فیض و راستی. «
از سر عشق به تو، عیسی به این دنیا آمد تا انسان شود. این عظمت عشق اوست که برای تو به ارمغان آورده است، دوست من.
خدایا،
برای وجود باشکوه دوست عزیزم، شکرگزارم. تو را میستایم که دوستم را در این سفر شگفتانگیز زندگی همراهی میکنی. برکت و حمایت تو را برای او خواستارم، تا در هر قدم، عشق و آزادی تو را تجربه کند و بداند هرگز تنها نیست.
در نام عیسی مسیح،
آمین.
تو یک معجزهٔ زندهای و برای زیستن در آزادی عظیمی که عشق خدا به ارمغان میآورد آفریده شدهای.
پیمان شبانلاری