آیا تعادل خودت رو حفظ می کنی؟
زندگی کردن شبیه دوچرخهسواریه. برای اینکه دوچرخهسواری کنی باید بتونی تعادلت رو روی دوچرخه حفظ کنی و برای این کار باید حرکتِ رو به جلو داشته باشی و سرعتت هم از یه حدی کمتر نشه!
کتابِ جامعه چیزهای زیادی در مورد حفظ تعادل در زندگی به ما آموزش میده. ببین این کتاب چی میگه:
“برای هر چیزی که در این دنیا اتفاق می افتد، زمان معینی وجود دارد. زمانی برای تولد، زمانی برای مُردن، زمانی برای کاشتن، زمانی برای دِرو کردن، زمانی برای کُشتن، زمانی برای شفا دادن، زمانی برای خراب کردن، زمانی برای ساختن، زمانی برای گریه، زمانی برای خنده، زمانی برای ماتم، زمانی برای رقص، زمانی برای دور ریختنِ سنگها، زمانی برای جمع کردن سنگها، زمانی برای در آغوش گرفتن، زمانی برای اجتناب از آن، زمانی برای سود، زمانی برای زیان، زمانی برای اندوختن، زمانی برای دور انداختن، زمانی برای بریدن، زمانی برای دوختن، زمانی برای سکوت، زمانی برای گفتن، زمانی برای دوستی، زمانی برای دشمنی، زمانی برای جنگ و زمانی برای صلح.”
(کتابِ جامعه، ۳ آیه هایِ ۱ تا ۸)
بنابراین زمانی هست:
برای خوندن کلام خدا و همچنین لذت بردن از یه کتابِ خوب یا دیدنِ یه فیلمِ خوب.
برای دعا کردن و همچنین صحبت کردن با افرادی که دوستشون داری.
برای رفتن به کلیسا و … برای رفتن به تعطیلات!
شاید از جمله کسایی هستی که فکر میکنی بسیار مهمه که در هر چیزی پرهیزکار باشی و این درسته:
“…. از هر حیث فایده دارد..”
(مراجعه کن به اولِ تیموتاوس، ۶: ۱۷)
اگه بیش از حد به خودت متکی باشی و یا بیش از حد قانونگرا باشی، نه تنها در خطرِ ناراحتی و ناامیدی قرار میگیری، بلکه بیش از هر چیز از قلبِ خدا هم فاصله میگیری. او کسی هست که:
“… همهچیز را به فراوانی تهیّه میکند تا ما از آنها لذّت ببریم”
میتونی ناخودآگاه رابطهی خودت رو با خدا به یه وظیفهی مذهبی تبدیل کنی؛ در حالی که خدا میخواد ما از روی عشق به او نزدیک بشیم. او اجازه میده کسی که از صمیم قلب او رو جستجو می کنه او رو بیابه.
(مراجعه کن به ارمیا، باب ۲۹، آیه ۱۳)
امروز، خدا تو رو دعوت میکنه تا از زندگیای که سخاوتمندانه بهت داده لذت ببری. لذت بردن از هدایایی که او به تو میده موجبِ شادی و رضایت خداست. بعنوان پدر یا مادر اگه فرزندت هدیهای رو که بهش دادی بزاره کنار تا به تکلیفهاش برسه چه احساسی بهت دست میده؟ آیا کمی بهت برنمیخوره؟ و دوست نداری بگی عزیزم لطفا از هدیهت کمی لذت ببر و بعدن به تکلیفهات برس چون برای هر چیزی زمانی وجود داره؟
تشویقت میکنم که مثل داوودِ پادشاه، با قلبی صمیمانه و باز دعا کنی:
«پدر، لطفاً من رو به خاطر تمام اوقاتی که نمیدونستم چطور از هدایای تو قدردانی کنم، ببخش. به من بیاموز که از هر لحظهای که به من هدیه میکنی لذت ببرم. به من حکمتی عطا کن تا تعادلی که برای زندگیِ شاد با تو و با دیگران نیاز دارم رو حفظ کنم.
به نام عیسا مسیح،
آمین.»
بله، خدا دوست داره فرزندانش از تمام هدایای او لذت ببرن!
شهادت ایمانی:
«هر روز، یک معجزه» حالا برای من مثل خونهام هست. من خیلی تحت تأثیر کلام خدا قرار گرفتم. من نوایمان نیستم اما از لحظهای که این ایمیلها رو دریافت کردم، خودم رو آدمِ جدیدی میبینم! پیام های شما برای خانوادهی من هم مفید هست چون من شخصِ تازهای شدم و تغییر کردم.
خداوند به شما برکت بده.»
دیدن نوشته های بیشتر