هر لحظهٔ زندگی نشانهای از حضور خداوند است.
دوست من، هر لحظهٔ زندگی نشانهای از حضور خداوند است.
آیا صبح امروز، هنگامی که نور خورشید روی صورتت تابید، لحظهای ایستادی و به آواز پرندگان گوش دادی؟ آن آوازها، سرود ستایش پرندگان به آفریدگارشان است، زیرا خداوند است که به آنها توان خواندن میدهد.
وقتی خورشید از پس افق آرام بالا میآید، آیا توقف کردی تا شکوه طلوع آن را تحسین کنی؟ این خود خداست که مسیر آن را رقم میزند و روزی تازه را به عنوان هدیهای برای ما آغاز میکند.
آیا تا به حال شده وزش نرم باد را که برگهای پاییزی را به رقص درمیآورد، احساس کنی؟ این زندگی است که خداوند به هر موجودی داده، حتی به برگهایی که به زمین میافتند.
و اگر همین حالا داری اینها را میخوانی، بدان که بیدار شدنت امروز صبح نیز به خواست پدر آسمانی بوده است.
خداوند در هر زمان و مکانی حضور دارد، برای هر کسی که آرزوی دیدنش را دارد. اما برای دیدن او باید چشمان ایمان را گشود، زیرا او همواره در میان ماست. ویکتور هوگو بیان کرده است: “خدا پشت همه چیز است اما همه چیز خدا را پنهان می کند”.
دوست من، هیچگاه از جستجوی حضور خداوند در جزئیات زندگیات خسته نشو. خداوند از کشف و مشاهدهی انعکاس خود در زندگیات توسط تو شادمان میشود!
خدای پدر،
امروز برای دوستم دعا میکنم. دعا میکنم تا چشمانش برای دیدن حضور تو در هر جزئی از زندگیاش گشوده شود. از تو برای زیباییهای روزمرهای که به ما هدیه میکنی سپاسگزارم. به دوستم کمک کن تا در هر آواز پرنده، هر طلوع خورشید، و هر وزش باد، عشق و قدرت تو را احساس کند.
به نام عیسی مسیح،
آمین.
شکر برای وجودت،
دوست خوبم، به یاد داشته باش که تو نشانهای از معجزات خداوندی.