مغلوب نشو!

مغلوب نشو!

خانه | Miracles | مغلوب نشو!

تصویری وجود دارد که گاهی در اینترنت با آن روبرو می شوم و دوست دارم به آن نگاه کنم … گربه ای که خود اش را در آینه نگاه می کند. نکته ی جالب این است که در انعکاس آینه، به جای دیدن یک بچه گربه… یک شیر دیده می شود!

این تصویر مرا به خود جلب می کند و باعث می شود فکر کنم: “من یک گربه کوچک و ترسو نیستم … بلکه من یک شیر هستم!” و همچنین در مواجهه با چالش‌ ها به خود می گویم: «من شکست نمی‌ خورم! بله، این آزمایش سخت است، اما من شکست نمی خورم!»

امروز تو را تشویق می کنم که مغلوب نشوی!

  • شاید در حال گذراندن سوگی هستی که می خواهد تو را در هم بکوبد…
  • شاید پس از جدایی یا درگیری شدید خانوادگی در تلاش هستی که دوباره روی پای خود بایستی.
  • شاید در حال مبارزه با اعتیادی هستی که سخت به نظر می رسد…

با این که نمی دانم با چه چیزی روبرو هستی، اما اجازه بده به تو بگویم: مغلوب نشو! تو هرگز، بی دفاع یا بدون کمک رها نمی شوی.

همان طور که در کتاب مقدس، مزمور 121، آیه ی 2، می خوانیم: «کمک من از جانب خداوند می‌ آید که آسمان و زمین را آفرید.»

در میان مشکلات زمینی، کمک تو از آسمان می آید. کمک از جانب خداوند، پدر آسمانی ات به تو می رسد!

دوست من! زندگی تو بسیار ارزشمند و آینده ی تو بسیار باشکوه است، پس مغلوب نشو.

خداوند، در کتاب مقدس، ارمیا، فصل 29، آیه ی 11، به ما این وعده را می دهد: «خواست‌ و اراده‌ من‌، سعادتمندی‌ شماست‌ و نه‌ بدبختی‌ تان‌، و کسی‌ بجز من‌ از آن‌ آگاه‌ نیست‌. من‌ می‌ خواهم‌ به‌ شما امید و آینده‌ خوبی‌ ببخشم‌.»

 حالا، سرت را بلند کن… نجات دهنده ات آن جاست، درست در کنار تو. در متی، فصل 28، آیه ی 20، می گوید: «و به ایشان تعلیم دهید که تمام دستوراتی را که به شما داده ام، اطاعت کنند. مطمئن باشید هر جا که بروید، حتی دورترین نقطه دنیا باشد، من همیشه همراه شما هستم!»

او به نجات تو می آید! مغلوب نشو!

امروز، با این شهادت همراه شو: «چه پیام خاص و به موقعی! دیروز، زمانی که از سر کار به خانه می آمدم،  کاملاً شکست خورده و افسرده بودم، گریه می کردم و آماده بودم که همه چیز را رها کنم. بعد نصف شب از خواب بیدار شدم و فکر کردم که در این سرما بیرون می روم و می نشینم و زندگی ام تمام می شود. اما سریع متوجه شدم که به چه کسی گوش می دادم. پس به رختخواب برگشتم، دعا کردم و از خدا خواستم که مرا حفظ کند، در جنگ هایم او برای من  بجنگد و به من آرامی بدهد. سپس، خوابیدم تا زمانی که مجبور شدم برای کار بیدار شوم. خدا آنقدر مرا دوست دارد که به من گرما و آرامش می دهد. هنوز کارم سخت است، اما تمام تلاش ام را می کنم و به یاری خدا تا زمانی که مرا به کار دیگری بخواند یا هر درسی که می خواهد یاد بگیرم، استوار می مانم. شاید خدا سعی دارد مرا بالاتر ببرد. از پیام های شما متشکرم که تأیید می کند من دوست داشتنی، مهم و ارزشمند هستم.»

مشاهده مطالب بیشتر

آیا مایل به دریافت پیغام های روزانه ی ما در جعبه ی دریافت ایمیل خود هستید؟ ثبت نام نمایید.