عیسای مسیح، محبت جسم گرفته!
دوست عزیزم،
وقتی زندگی عیسای خداوند رو در انجیل دنبال میکنی، متوجه میشی که او هرجا که نیاز بود حضور داشت، در مکانهای عمومی، در میان مردم، در مراسمها، در معبد و…
عیسایمسیح، پسر خدا، تنها با یک انگیزه و یک دلیل به زمین اومد:
“عشق و محبتی که نسبت به ما داشت!”
“امّا خدا محبّت خود را نسبت به ما کاملاً ثابت کرده است. زیرا در آن هنگام که ما هنوز گناهکار بودیم، مسیح بهخاطر ما مُرد.”
درواقع عیسایمسیح تنها یک هدف روی زمین داشت: “نجات ما”. تنها محبت بینظیر او به ما میتونست او رو به اطاعت تا به مرگ روی صلیب ترغیب کنه!
میفهمم درکش واقعن برای ما سخته!
امروز هم خدا میخواد که محبتاش رو به تو نشون بده. او همهچیز رو روی صلیب انجام داد تا تو زندگی در رهایی و آزادی درونی رو تجربه کنی. به تمامِ چیزایی که او از روی عشق و محبت انجام داد نگاه کن:
– او تاج جلال رو رها کرد؛
– او شکل انسانی به خود گرفت تا شبیه ما بشه؛
– او همچون خدمتکاری شد و پاهای شاگردانش رو شست؛
– او خودش رو بهجای ما بر روی صلیب قربانی کرد؛
– او اجازه داد که گناهان ما بر او که قدوس بود قرار بگیره؛
– و درنهایت روز سوم از دنیای مردگان برخاست تا ما با او زندگی کنیم.
پس حتا مرگ هم نتوانست جلوی او رو بگیره و خداوند با غلبه بر مرگ بر روی صلیب محبت ابدیاش رو نسبت به ما در نامهی اول قرنتیان ۱۵: ۵۴ اینطور به تعریف میاره:
” زمانی که فنا با بقا و مرگ با حیات پوشیده شود آنچه کلام خدا میفرماید به حقیقت خواهد پیوست که«مرگ نابود گشته و پیروزی، کامل گردیده است.»”
پس هر زمان که در بوتههای آزمایش یا کورههای ایمان قرار گرفتی و شک به سراغت اومد به عشق و فداکاری عیسای خداوند بر صلیب فکر کن. او همهی این کارها رو از روی محبتی که نسبت به تو داره، انجام داد!
حالا چشمات رو ببند و این جمله رو با خودت تصور کن و بگو:
“عیسای خداوند با پذیرش مرگ روی صلیب، و رستاخیز از دنیای مردگان، خودش رو به عنوان کمال محبت به تعریف میاره!”
آمین!