دعا، کلید همه ی درهاست!
خداوند در کتاب مقدس، ارمیا، فصل 29، آیه ی 11، به ما می گوید: «خواست و اراده ی من، سعادتمندی شماست و نه بدبختی تان، و کسی به جز من از آن آگاه نیست. من می خواهم به شما امید و آینده ی خوبی ببخشم.»
او برای آینده ی شما برنامه ای دارد. اولین قدم برای ورود به برنامه ی او این است که او را در دعا صدا کنیم.
در آیه های بعد از ارمیا، باب 29، آیه ی 11، خدا این وعده را می دهد: «در آن زمان، مرا خواهید خواند و نزد من دعا خواهید کرد و من به دعای شما پاسخ خواهم داد؛ و اگر با تمام وجود مرا بطلبید مرا خواهید یافت. بلی، یقینا مرا خواهید یافت و من به اسارت شما پایان خواهم بخشید و شما را از سرزمین هایی که شما را به آن جا تبعید کرده ام جمع کرده، به سرزمین خودتان باز خواهم آورد.»
تو می توانی در تمام مشکلات خود، خدا را صدا کنی و مطمئن باشی که او به تو گوش خواهد داد. به او اجازه بده مراقب وضعیت تو باشد!
طبیعی است که هیچکس تنهایی و ناامیدی را دوست ندارد… پس مشکلات خود را به خدا بسپار و سپس با پشتکار و اراده ی قوی حضور او را جستجو کن. روح او در تمام مکان هایی که احساس ناامنی می کنی با تو خواهد بود، حتی زمانی که همه چیز غیر ممکن به نظر می رسد.
وعده ی خداوند این است: هر که خدا را بجوید او را می یابد. او از تو دور نیست! او می خواهد به وسیله ی تو یافت شود. تو در میزنی و او در را به روی تو باز خواهد کرد… چرا که دعا کلیدی است که هر دری را، از جمله دری به سوی آینده تو باز می کند.
بله، دوست من! خداوند از تمامی برنامه هایی که برای تو در نظر گرفته، آگاه است. او برای تو آینده ای سرشار از آرامش و پیروزی را تضمین کرده است. امروز به او نزدیک شو و او نیز به تو نزدیک خواهد شد. تو نقش خود را ایفا کن؛ او وعده داده است و آن را انجام خواهد داد و این بسیار شگفت انگیز است!
به شهادتی از یک دوست همراه توجه کن: « پیام امروز شما برای شخص من نوشته شده بود، در یک ماه گذشته شرایط زندگی من سخت و بهم ریخته شده بود، دست همسرم در کار آسیب دید، پسرم گوش و حلق اش عفونت کرده بود و خودم هم در روزهای آخر بارداری هستم و سرفه های عجیبی می کنم که روی صدایم تاثیر گذاشته است. این حجم از استرس اصلا برای من خوب نیست. دیروز از آن روزهایی بود که به خدا گفتم: ببخشید من دیگر از این حجم نگرانی و استرس و بیماری خسته شدم و نیاز به قوت و شادی دارم و هفته ایی بدون درد و نگرانی می خواهم. دیشب در زمان دعا پسر سه ساله ام، وقتی اشک هایم را دید گفت، عیسا مسیح بیا، مادر من به کمک تو نیاز دارد و او را بغل کن. در حقیقت دعای صبح خود من را تکرار کرد بدون این که بداند. وقتی امروز ایمیل “هر روز، یک معجزه” را باز کردم وعده ی خدا را که می خواهد به من خسته قوتی تازه ببخشد را خواندم، امید و شادی در قلب ام جای گرفت و منتظر این وعده هستم. ممنون از شما برای ارسال این ایمیل و برای من و خانواده ام در دعا باشید. با تشکر خواهر شما در مسیح عیسا.»
بله دوست عزیز، دعا کلیدی است که هر دری از جمله دری را به سوی آینده تو باز می کند!
مشاهده مطالب بیشتر