ادامه بده چرا که خدا با توست
ادامه بده چرا که خدا با توست
یکی از عزیزان “هر روز یک معجزه” برای ما نوشته است:
کمی بیشتر از یک سال پیش، بخاطر ذات الریه شدید خیلی ضعیف شدم و عفونت به دریچه میترال قلبم رفت. 45 روز را در بیمارستان گذراندم تا از این عفونت خلاص شوم. دو ماه بعد از مرخصی، دریچه قلب جدید و دستگاه کنترل ضربان قلب گرفتم. الان در خانه هستم و حالم خوب است. به لطف خدا از این بیماری وحشتناک جان سالم به در بردم. اعتراف می کنم که کامل نیستم، اما عشق خدا مرا نجات داد. هنوز راه زیادی برای رفتن دارم، اما میدانم که خداوند مرا همراهی خواهد کرد.
عزیز دیگری نوشته:
من دقیقاً مطمئن نیستم که چگونه این ایمیلها وارد صندوق ورودی ام شدند، اما ایمان دارم که این کار خدا بود. نزدیک بود کارم را از دست بدهم، (مدیر یک خرده فروشی بودم و فروشگاه در حال بسته شدن بود). کار کردن در همچین شرایطی در دهه 50 زندگی، چشم انداز بسیار ترسناکی برایم داشت. من همیشه به خدا توکل کردهام که راهم را هدایت کند. خدا به راستی می داند که ما به چه چیزی نیاز داریم و چه زمانی به آن نیاز داریم. بنابراین، از شما متشکرم که به من خدمت کردید. من مشتاقانه منتظر هستم که هر روز را با خواندن تشویق هایی که خدا برای من دارد شروع کنم
یکی دیگر از عزیزان، اینطور نوشته:
هر روز یک معجزه ، به من آرامش می دهد. هر روز در جایی که هستم با من ملاقات می کند؛ درست سر موقع می رسد. شوهر من از سرطان رنج می برد و “هر روز یک معجزه” برایم مانند قوت و لمسی تازه از طرف خداوندی بود که از من مراقبت می کرد. تقریباً هر بار با آنچه در طول روز تجربه کرده بودم همخوانی داشت. همسرم را از دست دادم ولی خدا هنوز هم از چیزی در این ایمیل ها استفاده میکند تا به قلبم آرامی دهد. می دانم که به بهشت می رود و من دوباره او را خواهم دید. باید بدون همسرم بقیه راهم را تمام کنم. اما اشکالی ندارد، خدا اینجاست، من ایمان دارم و عیسی، خدایم را دوست دارم.
در کلام خدا، دوم قرنتیان باب 4، آیه های 8 تا 10، آمده است:
‘ما از هر سو در فشاریم، امّا خُرد نشدهایم؛ متحیّریم، امّا نومید نیستیم؛ ‘
‘آزار میبینیم، امّا وانهاده نشدهایم؛ بر زمین افکنده شدهایم، امّا از پا درنیامدهایم. ‘
در دوم قرنتیان باب 4 آمده، ‘همواره مرگ عیسی را در بدن خود حمل میکنیم تا حیات عیسی نیز در بدن ما ظاهر شود.
با عیسی تو بر این نبردها غلبه خواهی کرد، این توانایی را خواهی داشت که آخرین قدم هایی را طی کنی که غیرممکن به نظر می رسد، زیرا این زندگی او، قلب او و روح او است که در توست.
هرگز فراموش نکن که تو می توانی در خداوند به راهت ادامه بدهی … هرچند گاهی به سختی. تو می توانی در این مسیر حتی بدوی…هرچند با زخم و درد. تو قادر هستی که قدم بعدی را برداری…حتی اگر گاهی شک کنی…
خداوند می خواهد تو را به آنجا برساند، او با توست و هرگز رهایت نخواهد کرد. او راهنمایی ات میکند، به تو کمک میکند تا ادامه دهی، استقامت کنی، بدون ترس به این قلمرویی که بسیار نامناسب به نظر میرسد حمله کنی. چه کسی میداند… در این قلمرو، ممکن است جان های رنجوری منتظر نجات خداوند باشند که میتوانی آنها را تشویق کنی. ممکن است بیمارانی باشند که از طریق تو شفا خواهند یافت، دلهایی که در جستجوی او هستند و یاد خواهند گرفت که چگونه او را بیابند.
پس نترس! زیرا همانطور که در کلام خدا، در متی باب 28، آیه 20 نوشته شده است:
‘و به آنان تعلیم دهید که هر آنچه به شما فرمان دادهام، به جا آورند. اینک من هر روزه تا پایان این عصر با شما هستم.