دوست، خودت را از خداوند پنهان نکن!
یک کُمدین معروف گفته است: «در کودکی، عاشق بازیِ قایم باشک بودم… در این بازی، هر کسی خودش را گوشه ای پنهان می کند و دیگران باید دنبال او بگردند و او را پیدا کنند. اما مشکلِ من این بود که بیشتر وقت ها آن ها، تلاشی برای جستجوی من نمی کردند و من همچنان پنهان می ماندم.»
دوست من! بر خلاف داستان این کمدین، خداوند نه تنها ما را جستجو می کند، بلکه با "جدیت و پشتکار" به دنبال ماست!
امروز، میخواهم تو را ترغیب کنم که نه تنها از خدا پنهان نشوی، بلکه کمک کنی دیگران هم توسطِ او پیدا شوند!
ممکن است بپرسی: "چطور ممکن است که من از خدا پنهان باشم؟" خدا که همه چیز را در مورد من می داند، حتی جزئی ترین افکارم را... پس چطور ممکن است از او مخفی باشم؟
من فکر می کنم وقتی آن چه را که واقعاً در دلِ مان است، از او پنهان می کنیم؛ در واقع از خدا مخفی میشویم. گاهی اوقات، با این فریب، قدرتِ بینایی خود را از دست می دهیم و به خودمان می گوییم: "من خودم می توانم این مشکل را حل کنم، پس مزاحم خداوند نمی شوم."
دوست خوبم! تو هیچ وقت مزاحم خداوند نیستی. برعکس، خدا می خواهد که تو با تمام احساسات، افکار و حتی سوال هایی که داری، به نزد او بروی؛ بدون این که چیزی را از او پنهان کنی! دقیقا همان طوری که در "آن لحظه" هستی. او منتظر توست تا تمام دغدغه های خودت را به او بسپاری.
در کتاب مقدس، اول پطرس، فصل 5، آیه ی 7، نوشته شده: "بگذار خداوند بار تمام غصهها و نگراني هاي تو را به دوش گيرد، زيرا او در تمامیِ اوقات به فكر توست."
همچنین اگر متی، فصل 11، آیه ی 28، را مطالعه کنی، این مفهوم را دریافت می کنی: خداوند می خواهد از تو مراقبت کند. او را منتظر نگذار! او مشتاق دیدار تو و صحبت کردن با تو است. او دوست دارد با تو گفتگو کند، حتی در مورد مسائل کوچک زندگی ات! او تو را دعوت می کند که به نزد او بروی...
اجازه بده تا امروز خودت را در خداوند پیدا کنی.
ای شیادان، همچون قفسی پُر از پرنده، خانههای شما پر از فریب است. در کمین منزلگاه هموطنانتان، همچون صیادان نشسته اید و دامها گسترانیده اید تا مردم را صید کنید. خانه ی آنها را تاراج کردید؛ علیه همنوع خود بیسبب شهادت داده اید و لبهایتان را برای فریب به کار برده اید. کارهای زشتتان را حدی نیست.
هیچ نمیدانید و هیچ نمیفهمید، و در تاریکی گام برمیدارید؛ همۀ بنیانهای زمین به لرزه درآمده است.
اما همچون آدمیان خواهید مرد، و چون هر حاکم ظالم دیگر سرنگون خواهید شد. در دامی که خود پهن کرده اید گرفتار خواهید آمد.
اما مردمان ایران از تنگنا میرهد. و طعم شیرین آزادی را خواهند چشید.
به امید آزادی