در ایمانت با شجاعت گام بردار!
دوست عزیزم،
خداوند از اینکه فرزندانش به او کاملن اعتمادِ کنن بسیار شاد میشه. او به کسانی که در ایمانشون باجرئت هستن، علاقهی خاصی داره.
شاید الان به کارایی که یه روزی میتونستی انجام بدی و ندادی، داری فکر میکنی و چیزایی هم داره بهت یادآوری میشه، مثلن:
– اون سی دی تعلیمیای رو که باید برای دیگری ضبط میکردی، نکردی؛ یا دستنوشتهای رو که قصد داشتی از تجربههای ایمانی خودت بنویسی، اما هرگز این کار رو انجام ندادی،
– میتونستی با اون پولی که خداوند امانت بهت بخشیده بود، سرپناهی بسازی برای کودکانِ کار و بچههای بیسرپرست،
– میتونستی فرصتهای شغلی برای اطرافیان و خانوادت ایجاد کنی؛ ولی هرگز خودت رو واردِ این چالشها نکردی، چون درآمد و شغلی که داشتی برای خودت کافی بود.
– و…
چرا انسانها جرئت نمیکنن که از خداوند درخواستهایی داشته باشن؟
شاید اینطور فکر میکنن که ممکنه با انتظارهاشون خدا رو خسته یا اذیت کنن.
یا شاید چون بارها در برابرِ خواستههاشون پاسخ منفی شنیدن، احساسِ طردشدگی میکنن و الان هم همین تجربههای ناخوشایند، اونا رو میترسونه تا جایی که در برابرِ خدا هم با شک و تردید خواستهها و حرفِ دلشون رو میزنن. اما بذار یه چیزی بهت بگم:
خدا از برکت دادنِ به تو بسیار خوشحال میشه و هرگز تو رو رد نمیکنه. چون او پدرِه!
انجیل یوحنا ۱۶ :۲۴، اینطور میگه:
“تا کنون چیزی به نام من نخواستهاید، بخواهید تا بهدست آورید و شادی شما کامل گردد.”
دوست عزیزم،
خداوند پدری صبوره و او از صمیمِ قلبش میخواد که شادیِ تو رو افزایش بده و هرلحظه تو رو در پیروزی ببینه. او پشتیبان توست و از قبل همهچیز رو پیشبینی کرده. پس از خداوند بخواه که به تو کمک کنه تا با سرعتی که او برای تو در نظر داره، در ایمانت رشد کنی، جسور باشی و بتونی بدونِ حس طردشدگی، هر چیزی در دل داری به پدرِ آسمانی بگی تا او بهترینها رو در زمانِ مناسب برای تو فراهم کنه.
منم دعا میکنم که بتونی با ایمان تمامِ رمز و رازهایی رو که در سیر پیشرفت روحانی دریافت و درک میکنی بهکار بگیری. تو فرزندِ خدایی، از پدر بخواه که فقط و فقط او شادیِ درونی تو رو با محبت خودش کامل کنه.
اگه تو هم موافق باشی میتونی برای داشتنِ ایمانی پویا و زنده الان با من همدعا بشی و بگی:
“پدرِ عزیز و مهربانم،
ازت ممنونم برای وعدههای بینظیری که در کلامِ زندهت به من دادی. تمنا اینکه بهم کمک کنی تا بفهمم جرئت داشتن در ایمان به چه معناست و چطور میتونم با ایمانی جسورانه در جهت اراده و برنامههای تو قدم بردارم تا نامِ تو بیشتر و بیشتر شناخته بشه و در قلبِ فرزندانِ گمشده و زندگیها جلال پیدا کنه.
آمین! “
دوست عزیزی برای تیمِ ما اینطور نوشته بود:
” وقتی بچههام بزرگ شدن و هر کدوم در کشورهایی مشغولِ کار و زندگی خودشون شدن، من به شدت افسرده شدم و انگار هیچ هدفِ خاصی در زندگیم نداشتم و از بیارزشیِ خودم رنج میبردم. با اینکه من در ایمانم بسیار پُر از شور و اشتیاق بودم؛ ولی زمزمههای شیطان رو باور کردم که خدا هرگز من رو نمیبخشه، اونقدر احساس گناه میکردم که از دعا کردن و رفتن به کلیسا هم دست کشیدم.
اما از طریق موعظهای شگفتانگیز در کلیسا احساس کردم که عیسا با من صحبت میکنه. من دوباره شجاعت و ایمان زیادی به خدا پیدا کردم، شبکههای اینترنتی مسیحی هم هر روز برای من مایهی امید و آرامش بودن.
خدا رو شکر میکنم که افسردگیِ من رو به شادی تبدیل کرد.”
حالا چند لحظه چشمات رو ببند و این جمله رو با خودت تصور کن و بگو:
“خداوند از برکت دادن به فرزندانش بسیار شاد میشه.”
آمین!