حرکت رو به جلو
به حرکت رو به جلو ادامه بده!
حتی اگر از دره ی تاریک مرگ نیز عبور کنم، نخواهم ترسید. (کتاب مقدس، مزامیر، باب ۲۳، آیه ۴)
روزی که در یک منطقه ی کویری بودم، با عزیز صحرا نشینی ملاقات کردم، او دره ی خیلی باریکی را به من نشان داد، که خورشید هرگز در آن نفوذ نکرده بود. صحرانشین به من گفت: این دره، حتی در روز روشن، در سایه می ماند. واقعاً این وادی، سایه مرگ است. اگر در این دره تصادف کنید، هیچ کس شما را پیدا نخواهد کرد. و برای اینکه مطمئن شود که او را به خوبی درک می کنم، اضافه کرد: حتی تلفن هم، آنتن نمی دهد.
گاهی باید از این نوع دره ھا هم عبور کنیم. تاریک است؛ ما نمی دانیم چگونه از آن عبور کنیم! ترس بر ما غلبه می کند و حتی ارتباط ما با خدا نیز، انگار که قطع شده است.
این داستان را در ارتباط با تجربه یکی از دوستانم با خداوند بخوانید:
دکتر ها به دوست من گفته بودند که تومور مغزی دارد. و این تومور بدخیم است. تشخیص دکتر بسیار بدبینانه بود. هنگامی که او مجبور به انجام دو عمل جراحی شد، خداوند از طریق یک آیه (کتاب مقدس، مزمور، باب ۲۳ آیه ۴)، با او صحبت کرد.
در این زمان بود که امیدی نو در قلب او کاشته شد و با خودش گفت: ” من در وادی سایه مرگ هستم، اما خدا از من می خواھد که ادامه بدم! پس مهم نیست که در چه شرایطی قرار دارم، به خدا توکل می کنم و به حرکت رو به جلو ادامه می دھم”.
من و او با هم دعا کردیم و خدا هم در زندگی او معجزه کرد. جراحي كه او را عمل كرده بود، فریاد زد: “من قبلاً چنین چیزی را ندیده بودم، تومور سرطانی نبود.”
دوست من کار درستی را انجام داد که تصمیم گرفت ادامه دهد. حال او امروز بسیار خوب شده است و مسئولیت های مختلف خانوادگی و حرفه ای خود را با شادی انجام می دهد. بعد از این ماجرا، او پیش من اعتراف کرد که: “در سختی های زندگی، دیگر سوال من این نیست که، چرا خدا؟ بلکه بیشتر می گویم: خداوندا، چگونه باید با تو از این دره، عبور کنم؟ “
دوست عزیز، آیا در حال حاضر، در یک دره ی تاریک قدم می زنی؟ به راه رفتن ادامه بده و ھرگز، اعتمادت به خدا را فراموش نکن. رو به جلو حرکت کن و من معتقدم، با ادامه دادن، به زودی از این وادی، “بیرون” خواهی آمد. آمین!