به خداوند اعتماد کن!
گاهی ممکن است زندگی یا آینده ات بسیار بی ثبات به نظر برسد. به حدی که در مقابل خودت یک دره یا شکافی عمیق می بینی و باید از روی آن بپری تا به آن طرف دره که زمینی هموار است برسی. ولی فاصله ی آن به چشم تو خیلی زیاد است و خودت را بسیار ضعیف و ناتوان و دلسرد می بینی. ممکن است با خودت بگویی چطور می توانم از این فاصله بپرم؟
خداوند به تو می گوید بپر!
از خودت می پرسی: بپرم؟! قطعا که به آن فکر کردی، اما آیا خدا نمی داند که شکاف دره بسیار عمیق است و تو قادر به پریدن نیستی؟
با این حال خدای قادر مطلق دوباره به تو می گوید بپر! در نهایت چاره ای جز اعتماد به خدا نداری و می پری!
در آن لحظه وقتی به شکاف عمیق دره نگاه کردی با خودت گفتی همه چیز تمام شد… و ناگهان پاهای تو یک صخره یا تخت سنگ را لمس می کند… یک صخره که آن پایین بود و چشم های تو قبلا قادر به دیدن آن نبودند و به سبب این تخته سنگ که خداوند زیر پاهایت قرار داد، توانستی با موفقیت به سمت دیگر برسی!
دوست من! امیدوارم این داستان در روزهای بسیار سخت و بی ثبات زندگی به تو یادآوری کند که به خدا اعتماد کنی و از دره های عمیق جلوی رویت عبور کنی و بدانی که خداوند همیشه در کنارت هست، تو را عبور می دهد و برایت برنامه های عالی ای دارد. عیسی صخره ی توست!
به کلام خداوند و وعده هایش اطمینان کن، چرا که سزاوار اعتماد است… خدا هرگز تو را یتیم و تنها رها نمی کند.
دوست من! امروز خداوند به تو قوت می بخشد تا به آن سوی دره برسی!
مشاهده مطالب بیشتر